آرایش نکرد. آرایش نمیکنه.
مقنعه اش رو سرش کرد. کوله پشتی شو برداشت. در یخچالو باز کرد و یه چیزی خورد.
چادرشو سرش کرد و زد بیرون. ساعت پنج صبح زیاد شلوغ نیست.
با آرامش قدم زد تا به پارک رسید. قرارشون ساعت شش بود.
پاشو که توی پارک گذاشت زیپ کوله رو باز کرد و چادرو چپوند توش. مسیرشو به سمت دستشویی پارک عوض کرد.
آرایش کرد و رفت سمت قرار.
بچه ها رو که از دور دید آستیناشو زد بالا....
- سلام نازی
- سلام ثمیه